اشک شیشه ها
 
جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 17:18 ::  نويسنده : علی جوان نژاد

 

اشک شیشه ها
گذاشتم عکستو گریون،لای قرآن روی قلبم
صدای قلبمو گوش کن! شبیه اسم زیباته
چکید اشکم رو دس خطت،غمم تو واژه هات گم شد
چشای ابری و خیسم،هواییِ تماشاته
 
یه خط دیگه رو تقویم،یه روز دیگه هم شب شد
شب و روزام بدون تو،تو خاموشی هدر میشن
همه فکرای بکر من،توی این خونه ی ساکت
با تیک تاکای اجباری،یهویی دس به سر می شن
 
تو چشم پنجره خوندم که برگشتی تو کارت نیست
تو رفتی بی من و انگار روشیشه اشک می شینه
اتاقا سرد و دلگیرن،دلم می گیره بی چشمات
هوای سرد و تنهایی چه دلگیره چه سنگینه
 
زمونی خونمون مث بهشتی غرق شادی بود
تو رفتی انفرادی شد،منم توش مث زندونی
رو دیواراش پر از خط و پر از شعر و پر از نقشه
تو قلب زندونی ش غصه،پشیمونی،پریشونی
 
به تو راه گریزی نیس،تموم شهر بن بسته
به تنهایی م محکومم،از این اوضاع غمگینم
شدم شبگرد و سرگردون،بگو کابوس می دیدم
بگو هستی کنار من،دارم من خواب می بینم!
2خرداد 1391



رستخیز عشق
وقتی چترمان خداباشد بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد.
درباره وبلاگ

هرگونه حرفی را نباید با زبان فهمید/ آخر خودت باید بدانی دوستت دارم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رستخیز عشق و آدرس rastkhiz.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 310
تعداد آنلاین : 1